کربلا نیومده دلتنگتم

ساخت وبلاگ

به نام حضرت دوست

نمیدونم اثرگریه‌های توی دعای کمیل حرم با صفای امام رضا بود یا التماس های شب قدریا روز عرفه توی حرم حضرت عبدالعظیم یا...؟که برات کربلا رو برام امضا کردن.

فقط اینقدری می دونم که زمانی به خودم اومدم و باورش کردم که از از خواب پریدم و شنیدم که یه صدایی می گفت مسافرین محترم تا دقایقی دیگر در فرودگاه نجف به زمین خواهیم نشست...اولین بار که نگاهم گره خورد به گنبد امام حسین یه سلام از ته دلم دادم و با چشمای خیس فقط تونستم بگم ممنون که دعوتم کردید...

هرچی بخوام از جزییاتش بگم نمی تونم حق مطلب رو ادا کنم.روزی که بعد از ساعتها انتظار رفتم تا نزدیکی حرم امام حسین رو هیچ وقت فراموش نمیکنم.فضای معنوی داره که آدم رو منقلب میکنه.حرم حضرت ابوالفضل که دیگه جای خود داره...

شب اربعین دنبال دسته ها راه افتادیم سمت حرم.جمعیت فوق العاده زیاد بود.مداحی قشنگ و سینه زنی مردم اونم توی بین الحرمین دل سنگ رو هم آب میکرد...آدم اونجافقط به خاطر مظلومیت امام حسین و یاراشون گریه نمیکنه بلکه اوج عزت و اقتدار امام رو حس میکنه و وقتی با این مواجه میشه که چطور به ساحتشون بی احترامی شد اون وقته که دیگه خون گریه میکنه...

حرف زیاد دارم.میام سر فرصت...



دختره امروز،همسره فردا،مامانه پس فردا...
ما را در سایت دختره امروز،همسره فردا،مامانه پس فردا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : edokhtareemrooz-hamsarefarda-mamanepasfarda7 بازدید : 46 تاريخ : چهارشنبه 17 آذر 1395 ساعت: 17:09