لعنت به تو

ساخت وبلاگ

امروز روز افتضاحی بود.اون از صبح که سر کلاس همش خوابم میومد اونم از بعد از طهرش که چنتا سوتی ناجور پیش دکتر ی و دکتر ط دادم.از اون بدتر دعوایی بود که دم غروب با فرفری کردم.حالم دیگه داره از این زندگی به هم میخوره.خودم میدونم چه مرگم بود.یاد ۵ سال پیشم افتاده بودم.اون موقع که آقا قد بلنده رو دیده بودم.به فرفری همون موقع ها گفتم این آدم خوبی به نظر میرسه، تحصیل کرده اس خانواده خوبی هم داره بذار حالا که پا پیش گذاشتن باهاشون آشنا بشیم.فرفری پاش رو کرد تو یه کفش که الا و بلا نه!تو لیاقتت خیلی بهتر از ایناس.این نه کار داره نه وضع مالی خوبی دارن(اوضاع اقتصادی باباش پایین تر از متوسط بود).حالا یه فوق لیسلنس داره شق القمر که نکرده!یه سربازه هنوز!هرچی بهش گفتم مسائل مالی برا من مهم نیس،تو به سنش نگاه کن.وقتی اینقدر سنش کمه آخه چه انتظاری ازش داری؟؟؟بهش گفتم من خودمو خوب می شناسم،آدمی نیستم که به راحتی از کسی خوشم بیاد.حالا که از این خوشم اومده معلوم نیس از به قول تو کیس بهتر خوشم بیاد!گوش نکرد و همین باعث بیچارگی من شد.منم تا یه حدی می تونستم اصرار کنم.اگه بیشتراین کار رو میکردم چه حرفا و متلک هایی که بارم نمیکرد!الان خودش خیلی پشیمونه.نه دیگه کیس خیلی بهتری پیدا شد و نه اگه هم پیدا شد اون از من خوشش اومد!اگرم اومد یه ایراد گنده داشت که من قبول نمی کردم.به درک.بذار تو درد خودش بسوزه.اون روز که بهش می گفتم باید گوش میکرد.اون پسر با یه دختر خیلی خوب ازدوج کرد و من هنوز که هنوزه با این سنم آواره و دربه درم.

از سر شب رفتم تو تختم که بخوابم ولی اینقدر حرص خوردم که سرم داره از درد منفجر میشه.هنوز خوابم نبرده...نمیدونم تا کی باید بسوزم؟؟خدا که خدش می دونه اگه دل اون پسر به خاطر رفتار بد ما شکسته باشه من مقصر نبودم.من خیلی بچه بودم تازه نظر واقعی هم مثبت بود.چرا باید به خاط گناه یه نفر دیگه بسوزم؟؟خدایا کجایی؟؟اصلا منو می بینی؟؟

دختره امروز،همسره فردا،مامانه پس فردا...
ما را در سایت دختره امروز،همسره فردا،مامانه پس فردا دنبال می کنید

برچسب : لعنت به تو,لعنت به تو و ذات خرابت,لعنت به تو فرات, نویسنده : edokhtareemrooz-hamsarefarda-mamanepasfarda7 بازدید : 59 تاريخ : چهارشنبه 17 آذر 1395 ساعت: 17:09