دختره امروز،همسره فردا،مامانه پس فردا

متن مرتبط با «درس امروز فعل مجهول است» در سایت دختره امروز،همسره فردا،مامانه پس فردا نوشته شده است

درس امروز!

  • امروز توی ماشین تمام مدت داشتم خودم رو سرزنش و دعوا میکردم.برا خودم دلیل و برهان می آوردم که فرفری یه آدمی هست که تکلیفش با خودش هم معلوم نیس بعد تو چطوری مهمترین تصمیمات زندگیت رو می خوای بر پایه ی دغددغه های اون بذاری؟واقعا هم همینطوریه!نکته دوم این که امروز یه کم فکر کردم دیدم من خیلی آدم ناسپاس و ناشکری هستم.منه انسان هم اگه دو دفعه برا دوستم هدیه بخرم بهش بدم و اون پس بزنه یا آه و ناله کنه و ایراد بگیره خب دفعه سوم نمیگیرم دیگه!حتی اگه عاشقش باشم!بعد چطور خدا هرروز نعمتاش رو به شکل های مختلف به سمت بند هاش سرازیر میکنه و ما بازم آه و ناله می کنیم؟؟؟نشستم یه کم سرچ کردم راه های شکرگزای رو پیدا کردم.خب واضحه که یه بخششش زبانی هست اما مبخش مهمترش اینه که از اون نعمت درست استفاده کنیم.اگر چیزی هست که میشه باهاش به بقیه خیر رسوند این کار رو بکنیم.اگه  خطایی کردیم و نعمتی رو خدای نکرده از دست دادیم باید پرهیزگاری کنیم تا نعمت برگرده.و در کنارش صبر هم فراموش نشه.من باید ناشکری و غرغر کردن رو بذارم کنار!!!!رفتارم با فرفری رو هم بهتر کنم.سعی کنم امیدوار باشم به لطف خدا.مطمئنم اینطوری ,درس امروز جدید است,درس امروز فعل مجهول است,درس امروز خانم جلالی ...ادامه مطلب

  • امروز

  • خب تا ۱۲ فقط ۷ ساعت دیگه مونده و برای نماز و شام وحموم سرجمع ۱ ساعت فقط وقت دارم. میمونه ۶ ساعت که ۳ ساعتش برا باقیمونده جزوه هست و ۴ ساعتش هم اون تمرینای کذایی.امیدوارم تموم بشه.فوق فوقش اگرنشد صبح یه ساعت وقت دارم می تونم بخونم.اگرم تموم شد که یک ساعت صبح رو می خوابم یا اگرم خوابم نبرد یه نگاه به قبل میانترم میندازم.دیگه به کتابو تینا نرسیدم.بیخیال.وقتی میگم این فرفری استاد رو مخ رفتنه نگیدنه!امروز که داره میبینه من فردا امتحان دارمااااا!!!!یهو میاد میشینه ور دل من میگه فلانی بهم گفته پسر فلان کس که خیلی هم پسر خوبیه می خواد ازدواج کنه!میگم خب؟میگه هیچی رفته از دختر فلان کس خواستگاری کرده!میگم خب خوش به حالش مردم شانس دارن.حالا به من چه؟میگه هیچی آخه خیلی خوب بود فلان خانواده رو داره فلان کار رو داره و...کلیییی ازش تعریف کرده بعد میگه میدونی چرا سراغ تو نیومدن با این که تو رو هم می شناسن؟؟؟؟میگم چرا؟میگه به خاطر سنت!پسره گفته این سنی نمیخوام!!!!!!با حرفاش به هم ریختم طبق معمول.ولی اصلا به روی خودم نیوردم هرچند ته دلم خون بود.بعدش هم دو سه تا گند دیگه زد که کلا عصبانیم کرد.بیخیال حالا,امروز چندمه,امروز تولدمه,امروزی ها ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها